دعوت به تفریح اوه شیرینو ـ کوخرد
دعوت به تفریح اوه شیرینو ـ کوخرد
استراحتگاه اوه شیرینو ـ کوخرد
| دَع اَلبَساتین مِنْ آسٍ وَتُفاحِ | وَاَقصِد اِلیْ اَلشَیخ مِن ذاتٍ اَلأَکیراحِ | |
| مَنَـازل لـَـم اَزَل حِیناً اُلاِ زمُهَا | لـُزوُم عَـادٍ اِلیْ اَللَـذات رَواحِ |
اوه شیرینو ـ کوخرد .. فصل بهار
واحهٔ اوه شیرینو ـ کوخرد
اوه شیرینو
(آب شیرینو)
| بیا باهم رویم آب شیرینو | که مردم میروند آنجا ز هرسو |
- این قصیده به مناسبت مرور ۳ قرن وهندی از تأسیس سد تاریخی کوخرد (سَد بـُز) توسط حاجی جعفر گّپ، و همچنین اتمام سد تازه تأسیس به نام: «سد حاجی جعفر گّپ» در منطقهٔ اوه شیرینو، ودعوت مردم به تفریح اوه شیرینو این منطقهٔ جالب وکوهستانی (البته در فصل زمستان وبهار وبعد از باریدن باران موسمی)، سروده شده است، امیدوارم مورد پسند وذوق خوانندگان، بازدیدگنندگان ومهمانان عزیز قرار گیرد. آوه شیرینو در جنوب دهستان کوخرد و در کوهپایه رشتهٔ کوه زیر در بخش کوخرد در شهرستان بستک در جنوب غرب استان هرمزگان واقع است.
| بکردیم عزم صحرا بود پسینی | که بود آفتاب سره کوه چون نگینی |
اوه شیرینو ـ کوخرد
اوه شیرینو
| که عشق کوه وصحرا میپرستم | هوای «اوه شیرینو» (۱) دِل بُرد زِدَستَم | |
| گل وسبزه به صحرا در دمیده | به «پشتخه شیرینو» بهمن قد کشیده | |
| زبوی گل رود بلبل به خاری | به پایش در فتاد از بی قراری | |
| گهرهای گلی بشکفت مدارا | گل و بلبل روند در رنج خارا | |
| گهی بلبل زشوق گل ببالید | گهی بایاد هجرانش بنالید | |
| بهشت آسا همه جا سبز گشتی | شده «پشتخه شیرینو» جون بهشتی | |
| کنم آغاز وصف کوه و لمبیر | برای نوجوان، و برنا و پیر | |
| بکردیم عزم صحرا بود پسینی(۲) | که بود آفتاب سره کوه چون نگینی | |
| به سر آمد هوای ملک اجداد | که رحمت بر روان روح شان باد | |
| بساخت سدی (۳) محکم از سنگ و صاروج | که آثارش هنوزا هست امروز | |
| که آب در جدولش(۴) جاری چو ساقی | یکی بشکست ودیگر ماند باقی | |
| چنان سَدی بُود مُحکَم وَ مُرَتـَبْ | خداوندا بیامُرزَد جَعفَر گّپْ (۵) | |
| (که درسال هزار وسیصد ویک | ولی افسوس که سیل آن سد بشکست) | |
| (هَنُوز ویران خُردَه تِکَه تِکَه | کِه آن سّد عَظیمْ، سیلاب بُردَه) | |
| سراسر «دَشت شیرینو» سَبز ورُوشَنْ | شده «پشتخه شیرینو» همچو گلشن | |
| بهنگامی که زد صبح بهاران | به آنجا میروند آن گلعذاران | |
| بیا باهم رویم آب شیرینو | که مردم میروند آنجا ز هرسو | |
| روان شد مرد چوپان شاد وخرسند | گله در «پشتخه شیرینو» شد پراکند | |
| گله (۶) در دامن کوه راه گرفتند | از آنجا نیز ره صحرا گرفتند | |
| به برکرده «شیرینو» گلهای خوشبو | بود نسرین و نیلوفر دیگر شبنبو | |
| دگر هم بود بهار خوردنی را | خوش است روزی درآنجا ماندنی را | |
| اَکال و خیر و کُمپُر بود فراوان | شیرینو میروی یابی به آسان | |
| بروی گل چکیده شبنم صبح | زده آبی بروی عالم صبح | |
| فرح بخش است هوای «آب شیرینو» | به تفریح میروند مردم زهرسو | |
| کِنار برکه و آب زلالش | دگر سایه سجم (۷) وکاروانسرایش | |
| سراسر خُرَمّی دیدم در آن دشت | فرخ بخش آن چه میدیدم درآن دشت | |
| زیک سو صف کشیده رشته کوهی | به پای کوه درختان با شکوهی | |
| سَلَم و سُمر و خُرما در سراسر | کشیده «نخل جّدَم» (۸) بر فلک سر | |
| زیک سو چشمههای در تکاپو | روان چون نهر از این سو تابدانسو | |
| بیا تایک شبی آنجا بمانیم | کتاب «وصف کوخرد» (۹) باهم بخوانیم | |
| خوش است «دَشت شیرینو» در بهاران | در ایام بهار با گلعذاران | |
| عجب نبود که پرنقش ونگار است | که اردوگاه ♣ محمديان ♣در بهار است | |
| فرح بخش است فرح افزا شیرینو | هوای دِلکش آب شیرینو |
سد حاجی جعفر گّپ ـ اوه شیرینو ـ کوخرد

آودون ـ اوه شیرینو ـ کوخرد
پینوشتها:
- (۱) ـ اوه شیرینو: (آب شیرین) نام منطقهای است واقع در دهستان کوخرد در بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب غرب ایران. (تفریحگاه او شیرینو): او شیرینو جائی بسیار زیبا وسر سبز در فصل زمستان وبهار، وتمام آبادانی و وسایل آسایش در آنجا موجود است گرفته از: برکه آب انبار خانه، کاروانسرا، چهارطاقی، آبریزگاه، باغ، نخل خرما، آشپزخانه، نمازگاه و تمام وسایل مورد نیاز موجود است، به اضافه درختان سرسبز کوهی مانند: سمر، سلم، کور، کنار و نادر (مورد) و نخل و سایر درختان و گلهای بهاری این منطقه زیباتر نمودهاست. او شیرینو جایگاه و زمین کشت حاجی جعفر گَپ است و درزمان بسیار قدیم در آن جا جو و گندم کشت میکردند. در پشتخه او شیرینو (پشتهٔ آب شیرین)، تُرُشُه، کُمپـُر، خیر، مِیل، و اکال بشکل غیرقابل تصور درست میشود، مردم درآنجا روزی بخوشی وشادی به سر میبرند. پشته اوه شیرینو در ۹ کیلومتری جنوب کوخرد واقع است. در کوههای اوه شیرینو واطراف آن عسل به فراوانی بدست میآید. محدوده او شیرینو: از شمال درواه بُست گز و سد سنگی ملاتی بست گز، از جنوب کوه بلند «کوه زیر» ونِرگ او شیرینو، از مغرب نِرگ بست کز، وازسمت مشرق به پشتخه دیوونی و پشتخه چتی محدود میگردد. نقاط پیرامون او شیرینو: «دُوبَند سُمرو»، چک شیرینو، نرگ او شیرینو، پشتخه خورموئی، پشتخه بست گز، پشتخه دیوونی، «گردنه اوه شیرینو»، دره بست گز، «نخلهای حاجی جعفر گپ»، «خُمخِه چهارتا»، «برکه حاجی رضا»، پشتخه دیوونی، سد سنگی-ملاتی بست گز، «برکه لطیفه»، «خمهٔ حاجی یوسف جعفر»، «برکه مَّدمُرتی»، آبدان شیرینو، آودون کنار (آبدان)، تال پلنگ، «چشمه او شیرینو»، راه صنخو، و پرمیان و پر بختیاری. پوشش گیاهی: «او شیرینو» دارای پوشش گیاهی وبوته ودرختان زیادی است، از جمله: «خید» و درخت «پُشکِر» و درخت «گنیس»، گز، تاغ، کُنار، کُور ،سَلَم، سمر، کِرت، کُوهِنگ و بنه. خارشتر، اسپند، کاروانکش، شور و چرخک است. در سراسر این پشته پوشش به صورت درختان خانواده سوزنی برگ، به ویژه تُرُشُه و کُمپُر و مِیَل، خَلِل و لشوه، نمایان میشود. در سراسر منطقه گیاهان خود رو شامل بهمن، دریمه، گیاهان تیره گندمیان، نعناییان و تیغهای «مادُه»، «جو جادُو»، شبنبوه ودیگر درختان زمستانی میروید و به وفور دیده میشود. مهمترین محصولات این پشتهها در دوران قدیم از: غلات جو و گندم بودهاست، هنوز آثاری از گاو آهن در کشتزارهای جو و گندم روی پشته دیده میشود.
- (۲ )ـ پسینی: آخرین، آخر، متأخر، بازپسین، واپسین. مؤخر، مابین ظهر وغرب وعصر، نماز پسین (نماز عصر). روز قیامت، یوم الآخر.
- (۳ )ـ سدی: سد بز: سد تاریخی کوخرد واقع در جنوب شرقی کوخرد و در مشرق تنب جلالی، از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان، ویکی از آثارهای تاریخی و از نقاط دیدنی استان هرمزگان در جنوب ایران به شمار میآید. این سد توسط حاجی جَعفَر گّپ ساخته شده.
| حاجی جعفر سَبز باشَـد یاد وی | آنکه بنمود «سَّـد بُـز» آباد وی |
- (۴ )ـ جدولش: (جدول): روانه یا جریان آب (به انگلیسی: Stream) بدنه آبیای جریاندار ست که توسط بستر روانه و نیز کرانههای روانه محدود شدهاست. با توجه به محل کاربرد و بعضی ویژگیهای قطعی، روانه ممکناست با عنوانهای انشعاب رودخانه، جویبار، نهر، آبراههایکوچک و یا بزرگ، رود، رودخانه، آب آسیاب، بایو و آبرو بهکاربرود. روانهها یا (جدولها) به عنوان مجرایی در چرخه آب، ابزاری در تغذیه آبهای زیرزمینی و دالانی برای مهاجرت و نقل مکان ماهیها و دیگر حیات وحش اهمیت دارند.
- (۵ )ـ جَعفَر گّپْ: وی: حاجی جَعفَر گّپ بن محمد بن احمد آل جعفر. کُنیَتْ ویْ: (أبُوالمُجَاهِد) أست. ایشان جَد چَهارُم مُحَمَد مُحَمَدِیان میباشند.
- (۶ )ـ گله: گروهی از چارپایان، از جمله گوسفند، گاو، بز، شتر، اسب، خر، استر، آهو و غیره که با هم زندگی یا حرکت کنند گَلّه یا رمه گفته میشود. گله معمولاً جمع چند حشم است. به پرورش گلهها از سوی انسان به منظور استفاده اقتصادی، گلهداری گفته میشود. گلهداری در ایران به طور عمده توسط عشایر کوچرو صورت میگیرد اما روستاییان و عشایر یکجانشین هم دارای گله هستند.
- (۷ )ـ سجم: نام گونهای تخت حصیرپوش است که در دهستان کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران استفاده میشود. مکان اساسی در شبهای تابستانی: سجم گاه مانند کپر میباشد و سقفی نیز دارد اما در کل کمی کوچکتر از کپر است. سجم یا (منامه) برای خوابیدن در شب تابستانی به روی آن، دارای سقف میباشد که سقف آن نیز از تَنهِ کُنده نخل که به لهجه محلی (مُواه) مینامند درست میشود. در زمان قدیم مردم روستاهای هرمزگان همچون روستاهای بخش کوخرد به پشت رودخانهها که نخلستان بود میرفتند و مدت سه ماه فصل تابستان و گرما را در آنجا میگذراندند، و پس از سپری شدن تابستان به ولایت خود بر میگشتند. ازاینرو ناچار بودند دامهای محلی خود نیز همراه ببرند و چون اکثر موقعها شبها را در صحرا و بیابان به سر میبردند نیاز به مکان و جایی برای حفاظت دامهای خود داشتند که از حمله گرگها و شغالها در امان باشند، بنابراین از شاخهای درخت خاردار مانند سُمر و سَلمَ و کُنار و همچنین شاخههای نخل برای ساخت مکان امنی برای دامهای خود بهره میگرفتند. دامدارانی که در حاشیه روستاها و شهرها ساکن هستند به علت داشتن دام و وجود علوفه، بیشتر وقت خود را در صحرا میگذرانند. مردمان بادیه نشین با امکانات اندک خود از کپر و سجم و پاگه وابزارهای دیگر مربوط به نخل استفاده لازم مینمایند.
- (۸ )ـ نخل جّدَم: نخلی از نخلهای که حاجی جَعفَر گّپ در درهٔ اوه شیرینو کاشته بودند وتا امروز باقی مانده است، این نخل از نوع پیبا Piba است که خرمای بسیار مرغوبی دارد، در کوخرد این نوع از نخل خرما (پیبا Piba) در کوخرد شهرت فراوانی دارد وخرمایش زرد رنگ وشیشهای است.
- (۹ ) ـ وصف کوخرد: (کتاب وصف کوخرد) توسط محمد محمدیان به رشته تحریر درآمدهاست. محتوای کتاب دربارهٔ تاریخ کوخرد و مناطق مختلف آن بخش است. این کتاب نثری فنی و مصنوع دارد و در آن از واژههای عربی بسیاری استفاده شدهاست.
- کتاب وصف کوخرد
جستارهای وابسته
- سد حاجی جعفر گّب ـ کوخرد
- سَد بـُز در ویکیپدیای انگلیسی
- سَد بـُز در ویکیپیدیای عـربی
- سَد بـُز در ویکیپدیای فارسی
- سد حاجی جعفر گّب در ویکیپیدیای عربی
- شعر از: محمد محمديان كوخردى.
- « دبی»:
- ۳ ژانویهٔ ۲۰۱۵ میلادی.

برکه محمديان ـ اوه شیرینو ـ کوخرد
سد حاجی جعفر گّپ ـ اوه شیرینو ـ کوخرد
منابع
- محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.
- محمدیان، کوخردی، محمد (کوخرد سرزمین شاعران) ۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی.۵ میلادی.
- الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد.
- محمدیان، کوخری، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی Mohammed Kookherdi Mohammadyan (2003), Beyade Kookherd, third edition:
استراحتگاه برکه مرحومه: روضه حسن ـ اوه شیرینو ـ کوخرد
_________________________________________
استاد محمدیان را در کنار پروفسور M.M.Bigani رئيس دانشگاه
پزشكى بمبئى و رئيس هيئت مديره بيمارستان بريدج كندى بمبئى

باکمال تشکر از دکتر لطیفه جهت ارسال عکس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«با تاریخ دیار کوخرد و منطقهٔ باستانی بخش کوخرد بیشتر آشنا شوید»






منبع:awayeseebah
*پژوهش و تحقيق:محمدمحمدیان کوخردی
+ نوشته شده در شنبه سیزدهم دی ۱۳۹۳ ساعت 9:16 توسط محمد محمدیان
|






کوخرد سرزمبن شاعران مرور کوتاه و سریعی از تحول شعر و شاعری و شیوههای آن در بخش کوخرد و روستاهای تابعه است.